نظرات ارسالي
+
* موج پيام رساني فداييان ولايت*
آقاي خوبم
جان من و تمام دوستان پيامرسانيم
که شاخه ي *لايک* و *بازنشر*ي
در گلدان کوچک اين فيد مي کارند
به فداي يک لبخند تو
اي پدر مهربان و داناي دنياي آخر الزمان !

كيوان گيتي نژاد و
01/8/6

*آسمان*
خدا حفظشون کنه... .
تبسم بهار ♥
احسنتم...
.: ام فاطمه :.
@};-
كيوان گيتي نژاد و
لبيکيا امام مطلق يا ولي مصلح يا عبدعابد يا سيد و شريف يا اباالمطفي يا صالح الدين و القران يا نائب و حيدرحي الامام عصر مهدي صاحب الزمان عج يا مرجع جامع الشرايط تقليد و عالم اسلام و جهان تشيع و آزاديخواه آين الله العظمي الحاج لسيد علي حسيني خامنه اي س ادركني يا قائم الدين و القرران و عنزتي و الصلواتي اجمعين يا رب العالمين حيدريم
303 فرد دیگر
657 فرد دیگر
8 فرد دیگر
+
اين جا پيام رسان است..
ميگويند مجازيست..
*اما حال و هواي دنياي واقعي آدمها را دارد*..
جايي که تک تک آدمهايش با هندسه ي عشق آشنا هستند..
جايي که *شهريار کوچه ها*يش ،مستانه* سرود وصل* ميخواند
جايي که *جاده هاي مه آلود* آن ، بسان *رواق مقرنس* تزيين شده است
ميان اين همه *کوچه پس کوچه* ، *مجنوني ديوانه* وار ، آواز *ليلي* سر داده
و چنان غرق ليلاي خود شده است که گويي
*مسيح وار اهل مکاشفه* شده است

هما بانو
96/11/1

اما در ميان جمع *ابرار* ، *هاتفي،* عارفانه *غزل صداقت *رابسان* شبنم* بر گل برگ *ياس *، مي نوازدآن گونه که *نسيم *صبحگاهي *صبا* اندام *هور* را نوازش ميکند...
*..سلام... اين رو توي همين يکي دو دقيقه نوشتم.. / دوستاني که اسمشون رو نياوردم.. دلخور نشن.. همين جوري خواستم يه انشايه اين شکلي بنويسم.. البته خيلي خوبه که با کمک همديگه تکميلش کنيم و اسم همه ي دوستان رو توي اين انشا بياريم.. / *
+
يه دختري تو همين مايه ها که ميبينين (وضع مالي در حد بنز+ کارهاي بوق+پارتي هاي شبانه+.....) با يه نفر مذهبي اشنا ميشه..اون نفر چنان با اين دختر رفتار ميکنه که الان توبه کرده، چادري شده، مقيد به نماز، با عجب و حيا و.....
با خودم گفتم به اين ميگن *امر به معروف و نهي از منکر*
البته روش اين شخص را اگه شد يه فيد جداگانه در موردش ميزنم
اين فيد صرفا براي اطلاع رساني منتقدانه به نحوه ي عملکردِ......

جبهه مقاومت اسلامي
95/11/9
+
ا يک شکلات خوشحال مي شوي.
با يک آدامس از ته دل مي خندي.
شب امتحان با يک جزوه ي بيست برگي بال در مي آوري.
لواشک ترش تعارفت کنند دست به سينه خم مي شوي و مي گويي قربان شما.
اگر کرايه ات را حساب کنند که ديگر نگو و نپرس.
همسايه ات آش مي آورد کاسه اش را پر مي کني از نبات.
آفرين به اين مرام! به اين مي گويند يک قدر داني اساسي از همه چيز.
اما همين تو به من بگو امام معصوم آمده برايت تمام خوبي هاي اين
كوچه باغ
92/4/31
دنيا و آن دنيا را آورده، از او هم تشکر مي کني؟
اين جا ديگر حرف از آدامس نيست که فقط نيم ساعت سرگرمت کند، صحبت از آش و لواشک نيست، کرايه ي چند صد توماني نيست که بگويي نه شاهت مي کند و نه گدا، جزوه نيست که اگر باشد مي خواني و اگر نباشد تقلب مي کني.
اين جا الان در برابر امام صحبت از تمام خير است، خير ي که توي نيازمند را بي نياز مي کند از همه کس و همه چيز، مي برد مستقيم در خانه خدا.
امام حسين خير دو
دو دنيا را به مردم داد و بعد از آن ها خواست در کربلا همراهي اش کنند –که آ ن هم باز خير بود براي همان مردم- اما همگي گفتند نه، جز عده ي کمي.
عجب!
ماجراي گذشتن زمستان و رو سياهي زغال را که مي داني؟
ماجراي جيک جيک مستان و فکر زمستان را چي؟
بفرما آدامس.......تشکر
بفرما لواشک.......تشکر
بفرما آش.......تشکر
هل من ناصر ينصرني را هم بشنو خب.
+
آخرين بار که او را ديدم گردنبند صليبي به او هديه کردم. گفت: من که دوستت ندارم پس چرا به من هديه مي دهي!؟ گفتم: بر سر هر گوري صليبي مي نهند، اين صليب را بر گردنت بالاي قلبت بياويز
פֿواهر کوچيکہ
92/4/30
+
دختر از دوستت دارم گفتن هر شب پسره خسته شده بود..
يک شب وقتي اس ام اس آمد بدون آن که آنرا باز کند
موبايل را گذاشت زير بالشش و خوابيد
صبح وقت مادر پسره به دختره زنگ زد و گفت: پسرم مرده…
دختره شوکه شد و چشم پر از اشک
بلافاصله سراغ اس ام اس شب گذشته رفت..
پسره نوشته بود… تصادف کردم
با مشکل خودم را رساندم دم در خونتون
لطفا بيا پائين ميخوام براي آخرين بار ببينمت…
يه دل کنده ازدنيا
92/4/29
+
جنون مگه بالاتر از اين ميشه
که يک نفر هر شب با عکست بخوابه
که يک نفر با اين که ميدونه تو نيستي
هر شب برات رويا ببافه
جنون مگه بالاتر از اين ميشه
که يک نفر با روياهات زنده بمونه
يا اين که شعر هاي عاشقونه
با صداي خودش و لهجه ي تو بخونه
جنون مگه بالاتر از اين ميشه
که يک نفر با بوي عطر تو بخوابه مست پاشه
و اين عاشقانه تا هميشه
همينجوري که نيستي هست باشه
كوچه باغ
92/4/19
+
بعد از تسخير ايران به دست مغولها، روزي چنگيز مغول سر آرامگاه کوروش بزرگ مي رود و به طعنه اين شعر را مي خواند
"برآور سر ايران و توران ببين.........به دست دليران و شيران ببين" !!!!
بعد با تمسخر مي گويد: خيلي دوست داشتم ببينم اگر کوروش زنده بود چه جوابي مي داد !
يک کشاورز ايراني که از آنجا مي گذشت رو مي کند به چنگيز و مي گويد:

كوچه باغ
92/4/16
+
بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم ارزقنا....

همراز اول
92/4/10
wanted007
92/2/31
+
از حـــــــــــــــــــزب بازي خسته شـــــــــــــــديم !
يه مرد ِ بي حزب ِ با خدا لطفا !
عطر ياس.
92/2/23