کوچه باغ
پشت یک ماشین فاضلاب کش نوشته بود: نگاه نکن به کارم، محتاج روزگارم. از عشق تو لیلی رفتم زیر تریلی………………..واسه گیریس کاری نیم کیلو باش اما مرد باش به جهنم دوستم نداری… بنازم به وفای سگ « امان از روزگاری که بر خلاف آرزوهای من گذشت.» شد شد .نشد نشد اگر میخندم از اجبار عکاس است!! از عشق تو لیلی ، رفتم زیر تریلی بر چشم خوب رحمت عاشق بی انتظار مادر به حرمت اشک مادر توبه کردم بوق نزن شاگردم خوابه بی تو هرگز ، با تو عمراً رادیات عشق من از بهر تو آمد به جوش ر نداری باورم بنگر به روی آمپر معرفت در گرانیست به هر کس ندهندش پرطاووس قشنگ است به کرکس ندهندش از ماجرای درد عشق حکایت خطاست از محنت محبت اظهار شکایت نارواست ای عاشق دلسوخته اندوه مدار روزی به مراد عاشقان گردد کار در حلقه ایم با تو و چون حلقه بر دری
به خاطر اشک مادر پاتو از رو گاز بردار برادر
پیرم کردی دست انداز
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |