لوگوی سه گوش

 مهر 91 - کوچه باغ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


کوچه باغ

   

 

 
یادم باشد امروز باز به تو سلام کنم


سلام

می شناسی ؟


چندین بار است در

پس این کوچه ها سلامت کرده ام


می شناسی ؟


همان رهگذر تنها

 

نمی دانم چرا دگر سلامم را جواب نمی دهی ؟

ولی من باز هر صبح بعد از یک جدال سخت
به رویت لبخند می زنم


و به تو می گویم

که من برایت غریبم
چه حس تلخی است که سلامم دگر هیچ معنایی ندارد

نمی دانم شب چه از من ربود ؟

تو را ؟
شاید مرا را از خودم ربود

و تو می روی من می خندم


شاید روزی با تمام آرزوهایم

بمیرم
و تو بر سر مزارم گل بیاوری

گریه کنی

سلام

مرا می شناسی ؟



همان که به امید جواب سلامت چندین بار در خم کوچه منتظرت ماند

می شناسی ؟


همان که شب ها به امید صبحو شاید به امید تو اشک ریخت

 

همان که خواب خوشش هیچ شبی بی اشک معنا نداشت


همان که با امید حضور تو وجودش کمرنگ شد

 
و با یاد تو مُرد




مرا می شناسی؟
و شاید در آرزوی تو مُرد
همان که روزی با روی باز به او سلام کردی

سلام

چه حس سختی است
 

آری... می دانم که نمی شناسی

نوشته شده در شنبه 91/7/1ساعت 12:40 صبح توسط محمد فاطمی نظرات ( ) | |

<      1   2   3      


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت


M.1(H)